کد مطلب:315395 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:311

نسل حضرت عباس
نسل آن حضرت و اعقاب آن جناب از فرزند برومندش عبیدالله بن عباس علیهماالسلام است و جناب حسن پنج پسر او و دو نسل حضرت ابی الفضل علیه السلام از آنها بسیار شد. یكی عبیدالله بن الحسن بود كه امیر بود در مكه و مدینه و قاضی الحرمین نیز بود و ابراهیم و حمزه و فضل و عباس معروف به خطیب فصیح و فضل بن حسن نیز فصیحی بوده و ابراهیم بن حسن بن ابی عبدالله بن العباس فقیه ادیب و زاهد مشهوری بوده و پسر او علی بن ابراهیم از اشخاص مشهور بوده و نهایت جلالت و نبالت و عظمت را نزد خلق داشته و در سنه دویست و شصت و چهار 264 هـ ق وفات یافته و فرزندان او در بغداد و مصر بودند و حضرت ابن الحسن ابن عبیدالله ابن العباس كنیه او ابوالقاسم بوده و شباهت تام و تمامی به حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام داشته و بسیار معظم بوده. نقل كرده اند كه یك وقتی مأمون به خط خود نوشت كه به حضرت ابن الحسن شبیه امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام صد هزار درهم بدهند [1] و محمد بن علی بن حمزه در بصره ساكن شد و از علماء مشهور و شعراء مشكور به شمار می آمد و از حضرت رضا و موسی بن جعفر علیهم السلام احادیث بسیار اخذ كرده و تعلیم گرفته بود و برای مردم نقل می فرمود و نجاشی علیه الرحمه در رجال می فرماید: اوثقه و عین است در حدیث و صحیح الاعتقاد و از راویان امام علی النقی و امام حسن عسگری علیهماالسلام بوده و مادر حضرت حجة سلطان عصر (عج) بعد از وفات امام حسن عسگری علیه السلام در خانه ی او بوده و اولاد او به سمرقند و طبرستان افتادند و عظیم القدر و قاضی بزرگوار بودند [2] و عباس بن الحسن ابن علی بن عبدالله بن العباس در نزد هارون الرشید بسیار محترم و معظم بود و پسر عبدالله بن العباس بن الحسن عالم و شاعر بود و در نزد مأمون بسیار مقرب و عظیم بود و



[ صفحه 90]



مأمون او را الشیخ بن الشیخ می نامید و در جنازه ی او پیاده رفت و گفت بعد از تو ای پسر عباس موت و حیات مردم یكسان است [3] و محمد بن حمزه كه از اغنیاء معروف است و در صله رحم مثل بود و او را در بستان او در طبریه شهید كردند در سنه ی دویست و نود و یك 291 هـ و فرزندان او را بنوالشهید می نامیدند، از فرزندان و ذریه حضرت ابوالفضل علیه السلام است [4] و داود اكبر كه به قائن افتاده ولكن عقب او معلوم نیست چنانچه نقل شده از اعقاب ابی الفضل علیه السلام است، از جانب عبدالله بن الحسن قاضی الحرمین بوده [5] و نیز از این سلسله است قاسم بن عبدالله ابن الحسن كه از اصحاب امام حسن عسگری علیه السلام است [6] پس معلوم می شود از بركت حضرت ابوالفضل علیه السلام اولاد آن جناب و احفاد او صاحبان مقامات عالیه و عالم و زاهد و شاعر و مروج اخبار ائمه علیهم السلام بوده اند و مردمان از علم وجود و معرفت ایشان استفاضه می نمودند، چرا كه از خانواده ی علم و عمل وجود و بخشش بوده اند، صلوات الله علیهم اجمعین و ابن شهرآشوب در كتاب مناقب، محمد بن عباس بن امیرالمؤمنین علیه السلام را نیز از شهداء كربلا شمرده [7] ، چنانچه بعضی قاسم بن العباس را از شهداء كربلا دانسته اند و علی بن الحسین العلوی العباسی از جمله علماء شیعه می باشد كه مرحوم صدوق علیه الرحمه در بعضی كتب خود از او روایات نقل كرده و از اصحاب امام هادی و عسگری علیهماالسلام می باشد [8] .

و ایضا ابومحمد علی بن حمزة بن الحسن بن عبدالله بن العباس بن امیرالمؤمنین علیه السلام را مرحوم علامه در كتاب خلاصه فرموده ثقه است و نجاشی گفته ثقه و راوی حدیث است و كتابی دارد كه تمام منقول از موسی بن جعفر علیه السلام است و محمد پسر او احادیث آن كتاب را از او نقل نموده و یكی دیگر از اولاد آن جناب حمزة بن القاسم بن علی ابن ابویعلی می باشد، ثقه و جلیل القدر و كثیر الحدیث



[ صفحه 91]



است كه نقل حدیث از سعد بن عبدالله نموده و چنانچه در رجال شیخ طوسی است، شیخ تلعكبری به اجازه ی او روایت كرده و در مشتركات كاظمی است كه علی بن محمد قلانسی از او روایت نموده و بعضی دیگر گفته اند كه علی بن محمد قلانسی جمیع كتب او را نقل نموده و قبر او در مزار قرب حله معروف به مزار و قبر حمزه ابن موسی بن جعفر است و مرحوم آقا سید مهدی قزوینی صاحب كرامات فرموده كه حمزة بن قاسم بن علی می باشد، چرا كه خدمت امام زمان عجل الله تعالی فرجه رسیده و فرمودند كه رب شهرة لا اصل لها این ابن موسی نیست بلكه ابن علی حمزة القاسم علوی عباسی است، یكی از علماء اجازه و اهل حدیث است و او را اهل رجال ذكر كرده اند در كتب خود و وصف نموده اند به علم و ورع و مرحوم آقا سید مهدی فرموده كه آن مشتبه شد به حمزة بن موسی بن جعفر علیهماالسلام كه قبر او در ری جنب مرقد حضرت عبدالعظیم علیه السلام است و بعضی از اجله هم خوابی در این خصوص دیده اند تایید [9] و از اموری كه دلالت دارد بر آنكه اولاد حضرت ابی الفضل علیه السلام بعد از آن جناب منحصر بود به عبیدالله بن العباس، حكایت منازعه عمر بن علی است با عبیدالله در میراث اباالفضل علیه السلام. زیرا كه آن حضرت برادران مادری خود را كه عقب نداشتند، تحریص نمودند تا اینكه شهید شدند زیرا كه شاید اگر از آن جناب تأخیر می شد آنها به این فیض عظیم و مقام جسیم شهادت نمی رسیدند و پس از این میراث به آن جناب و آنچه از اخبار معتبره استفاده می شود آن است كه عمر بن علی علیهماالسلام به كربلا نرفت و می گفت من مرد با حزمی بوده ام و با آنكه امام مظلوم ابی عبدالله علیه السلام او را به بیعت خود دعوت نمود قبول نكرد و با ابن زبیر بیعت كرد و بعد با حجاج برای عبدالملك بیعت كرد چنانچه در كتاب عمدة المطالب نقل شده [10] و آنچه كه بعضی اهل تاریخ گفته اند كه عمر بن علی علیهماالسلام در كربلا جهاد نمود بی مأخذ است و آنچه علامه مجلسی علیه الرحمه نقل فرموده صرف نقل است و رایی و ترجیحی در این خصوص ندارد.


[1] عمدة الطالب (ابن عنبه) ص 357 تا 361.

[2] رجال نجاشي ص 347 تا 348.

[3] عمدة الطالب ص 357 تا 361.

[4] همان.

[5] همان ص 360.

[6] همان.

[7] مناقب ابن شهرآشوب ج 2.

[8] امالي صدوق ص 43 و 49. عيون اخبار الرضا (ع) ج 2 ص 227.

[9] ر.ك رجال شيخ طوسي، فهرست نجاشي و كمال الدين و امالي شيخ صدوق سردار كربلا و ترجمه العباس مقرم، ص 346.

[10] عمدة الطالب ص 99 و 100.